بگذار به تو بگویم ای مادر نازنین که اگر اینها صدای مجید تو را تاب نمی آورند، که اینها حقیقت را تاب نمی آورند،حقیقتی که آتش بر خرمن خرافه و ریا آنها میزند.اینها مردم آگاه به پاخاسته را تاب نمی آورند،مردمی که دیگر حاضر نیستند بسان رمه ای تلقی شوند که اجازه هیچ ندارند غیر از بیعت با کسی که حتی قبولش ندارند.اینان جوانان دلیر ایران زمین را تاب نمی آورند،همان جوانانی که تن تردشان، در زیر باتوم و دشنه خونین آنها ساز مخالف نواخت.اینها غزلخوان ندای آزادی را تاب نمی آورند.
بگذار تا آیینه ای برابرشان بگذارم تا شاید... شاید، که اندوه عظیم ما را با چشمان تنگ و کرکس گونه خود نظاره کردند و معجزه ای شد تا وجدانهای گم گشته شان باز پیدا شد و چه بسا که از بار سیه کاریشان بکاهند!بگذار تا همه فریاد بزنیم فریاد یک مادر خسته دل را که برای یک لحظه آرامش فرزند خویش،هزار ناز و نیاز از این سیه چردگان گیتی میخرد.تا برای حفظ سلامت میوه شیرین زندگیش، رضا به بند عمومی میدهد.وه که چه ظلمی تنیده شده بر این مدار ناعدالت خانه ما!آنگاه که سرمستان قدرت و ثروت میکاوند کوچه پس کوچه های ذهن ما را بسان دهه ۶۰ و با قانون نانوشته تفتیش عقاید،میکشند هر آنان که کرنش ننمایند در پیشگاه مفلوکشان.
به امید ازادی اسیران دربند سیدعلی خامنه ای قاتل ندا
ونابودی ظا لمان دستگاه جبار دادکشی ح.ا.