آقای ابطحی عزیز...هنوز هم بعد از یک سال دوستتان داریم ای دوست داشتنی ترین دروغگوی دنیا...
هنوز هم وقتی حرف میزنید گمان میکنیم که در اعماق افکارتان دغدغه ایران و ایرانیان را دارید...
آقای ابطحی عزیز نبودید آن زمان که ندا را در کف خیابان کشتند و مادرش به عزای پرپر شدنش بود و دنیا در بهت و حیرت، جمعی خودکامه را مینگریست که چگونه میتوانند آتش بر سینه دختری بی دفاع که هیچ در دستش نداشت، بگشایند!
باز هم نبودید آن زمان که مادر سهراب جنازه پسرش را پس از روزها دوندگی دریافت کرد و یا کجا بودید آن زمان که پوراندرجانی را خفه کردند چون می خواست رازهای ناگفته بر دامان ملت فاش کند...
نبودید تا ببینید که این ملت همه راههای مصالحه را، با مسالمت آمیزترین شیوه ممکن و با صدای خاموش رفتند ولی جوابی نگرفتند جز داغ و درفش...
نبودید تا ببینید آن زمان که جوانان از خانه در می آمدند و به مادرشان میگفتند شاید از پس این وداع ، دیداری نباشد مگر به قیامت.
چه میدانید از درد دل مادرانی که هنوز نمیدانند جگر گوشه شان در کدام زمین گرم خفته است و باید بر سر کدام خاک اشک خونین نثار خاکش کنند...
این مردم چگونه میتوانند با قاتلین فرزندانشان مصالحه کنند؟
مگر آنها عطوفت، پیشه سیاست ورزی و کشورداریشان کردند؟ مگر آنها غم مردم دانستند و برای سفره مردم دل سوزاندند که فقط بر مال خویش می افزایند و بر طمع وامانده خویش...
چگونه از ما میخواهید یک بار آزموده را دوباره بیازماییم حال که میدانیم نتیجه چه بوده و از این پس نیز نتیجه چه خواهد بود.
ما چرا نباید حرف بزنیم؟
چرا فقط شما اصلاح طلبان باید با مصلحت اندیشی خود، فرصت سوزی کنید؟
هشت سال دوران آقای خاتمی کافی نبود تا به چشم ببینیم که شما نه مرد عمل هستید و نه مرد کارزار،که هر چه پشتیبانی مردم را در چنته داشتید به یکجا فروختید به خوش رقصی و جلب رضایت اقتدارگرایان.
مگر آقای موسوی بارها تاکید نکرده اند که ایشان رهبر جنبش سبز نیستند بلکه یک همراه هستند در کنار مردم ایران؟
مگر ایشان بارها بر حفظ تکثر آراء در این جنبش اهتمام نورزیدند؟
حال شما چگونه است که از راه میرسد و همه را حذف میکنید به غیر از خودتان؟
آیا ما «بقیه مردم ایران» حق تعیین سرنوشت خود نداریم و یا خدای ناکرده شما، ما را بسان رمه ایی میدانید که نباید به جز سرازیر شدن در پی شما صدای دیگری از ما در آید؟ایا همین هستیم برای شما؟
آیا همه این روزها را دیدی و باز هم فریاد بر وحدت با ظالمان و پایبندی بر اصل ولایت فقیه میزنی؟
چگونه میتوان بر اصل ولایت فقیهی معتقد بود، که خود را برتر از خدا هم میداند و حتی اگر تشخیص دهد میتواند توحید را تعطیل کند؟!
نه آقای ابطحی عزیز،ما نمیتوانیم کسی را که خود را برتر از خدا هم میداند،بر جان و مال و امور زندگی و سرنوشت خود مسلط بدانیم.
همو که توسط گروهی به نام خبرگان که منتخب خودش بودند، نصب شده!
ما که بیعتی با ایشان انجام نداده ایم، شما را نمیدانم...
راستی هنوز فرصت کرده ای تا پای درد و دل مادر فرزاد بنشینی؟همان معلمی که برای آموزش فرزندان این خاک دل میسوزاند و همانی که ولی فقیه شما، جانش را گرفت فقط به جرم اشاعه علم و آگاهی.
آیا میدانی که مادرش تا آخر عمر باید تمام خاک ایران را زیر پا بگذارد شاید که نقطه ای از این خاک مزار پسرش باشد.
آقای ابطحی عزیز،ما همه ایرانی هستیم و کسی ایرانی تر از دیگری نیست..ما همه به یک میزان حق داریم تا در سرنوشت کشور خود سهیم باشیم و بگوییم که چه چیز را میخواهیم و چه چیز را نمیخواهیم..
فراموش نکن که خدا انسان را آزاد آفریده و هیچ کس نمیتواند این عزیزترین هدیه الهی را از انسان دیگری غصب کند، حال به هر اسمی که باشد؛ خواه اسلام و خواه امنیت ملی.
آقای ابطحی عزیز، در انتها نظر شما را به چند خطی از منشور جنبش سبز جلب میکنم
در نگاه فعالان جنبش سبز، مردم ایران همه خواهان ایرانی آباد سرفراز و سربلند هستند. جنبش سبز موافق تکثر ومخالف انحصارطلبی است. در نتیجه، دشمنی و کینه توزی با بدنه اجتماعی هیچ بخشی از جامعه جایی در جنبش ندارد. تلاش برای گفتگو و تعامل با رقبا و مخالفان در فضایی سالم و آگاهی بخشی درباره اهداف و اصول جنبش وظیفه همه افرادی است که خود را آگاهانه در زمره فعالان جنبش سبز می انگارند. ما همه ایرانی هستیم و ایران متعلق به همه ماست.
قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی متونی همیشگی و تغییر ناپذیر نیستند. هر ملتی این حق را داراست که با تصحیح سیر حرکتی خویش، به اصلاح در قوانین جاری اقدام کند. اما باید توجه داشت که تنها تغییر و اصلاحی در قانون اساسی مورد پذیرش است که در فرایند مذاکره و گفتگوی اجتماعی و با مشارکت همه اقشار و گروههای اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی صورت پذیرد.
بیانیه ۱۸ _منشور جنبش سبز
مرسی صدف.من هم دلشوره دارم.اما مطمئنم ندا بی خود نمرد.این خود بلاخره یقیه خیلی ها رو میگره.کی نمیدونم.ولی مطئنم بلاخره این نظام سقوط میکنه .