Subscribe RSS



یک شب خانه نشسته بودیم، بابا یکدفعه گفت چشمم جایی را نمی بیند؛ پدر از آن شب کور شد. کمتر از یک سال بعد از آن شب، پدر فوت کرد. «این روایت »توفیق بیتوشه «، از مرگ پدرش است. اما با عوض کردن چند کلمه آن، به راحتی داستان بیشتر مردم شهر میشود؛ مادر ریه هایش سوخت، مادر مرد. خواهر نفسش بند آمد، خواهر مرد و... این جا سردشت است؛ اولین شهر مسکونی شیمیایی شده جهان. بوی سیر و لیموی روز هفتم تیر سال ۱۳۶۶ دیگر جزئی از زندگی هر روز مردم این شهر شده است. زندگی ای که چند اصل در آن فراموش ناشدنی است.سردشت در آخرین روزهای جنگ ۸ ساله بمباران شیمیایی شد. در لحظه، ۱۱۰ نفر از مردم شهر جان دادند و سایر شهروندان هم تا ماه ها با گاز انباشته شده در خانه ها و مغازه هایشان زندگی کردند. مردم در حال حاضر زندگی عادی ندارند. طبق قانون های داخلی و بین المللی، دولت ایران موظف است تا حقوق مادی و معنوی را به تمام مردم آسیب دیده این شهر بپردازد اما...

 
تنها ۵ درصد از مردم سردشت از حقوق خود بهره مندند.سردشت فراموش شد. بعد از تیر ماه ۶۶ تنها هنگامی که سخن از مظلومیت ایران در جنگ به میان می آمد، نامی هم از سردشت برده می شد. گاهی هم آن زمان که ایران به اتهام تلاش برای ساختن بمب هسته ای مورد فشار جامعه جهانی قرار میگرفت.۸۰۲۴» نفر در روز هفتم تیر ماه ۱۳۶۶ در سردشت بر اثر بمباران شیمیایی مصدوم شدند «؛ نقل قولی از علی اکبر هاشمی رفسنجانی در تریبون نماز جمعه تهران در سال ۱۳۷۶ . سندی که بر مصدوم بودن بیش از ۸۰ درصد جمعیت ۱۰ هزار نفری آنزمان سردشت صحه می گذارد.

اما »دلشاد. ص «، عضو یکی از ان جی او های ( 2] NGO ]) سردشت، معتقد است که در تمام این سال ها، قربانیان سردشت پیراهن عثمانی بودند که در روز مبادا علم می شدند. دلشاد، تشکیل اولین کمیسیون تشخیص جانبازان شیمیایی، از ۱۵ سال بعد از فاجعه را دلیلی برای این گفته خود می داند. با این حال آمارهای موجود در انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی، حاکی از این است که بعد از گذشت بیست و یک سال از مرگ سردشت، هنوز هم تنها کمتر از ۵۰۰ نفر از ساکنان این شهر به عنوان جانباز شناخته شده اند و از حقوق نسبی خود بهره مندند؛ یعنی تنها ۵ درصد.در همین حال، بیش از ده هزار نفر از مردم سردشت، پرونده های پزشکی خود را تحویل داده و پشت کمیسیون های تعیین درصد مانده اند. افرادی که به اذعان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و همه شواهد و قرائن پزشکی موجود- از جمله جمعیت وقت سردشت- در معرض آلودگی بمب شیمیایی قرار گرفته اند.به گفته »حسن ح «، اصلی ترین دلیلی که در رد شهروندان سردشتی به عنوان مصدوم شیمیایی اعلام می شود، نداشتن پرونده بالینی روز بمباران شیمیایی است. اما شهروندان بر این باورند که این در خواست منطقی نیست.

»آمنه ع « هم که معتقد است به دلیل قرار گرفتن در معرض گاز شیمیایی، مشکلاتی چون سوزش و خارش چشم، خارش پوست و مشکلات تنفسی دارد، از روزهای جنگ و آوارگی می گوید و این انتظار را که نسخه ها و پرونده های پزشکی در آن شرایط، حفظ و ۲۰ سال نگهداری شود، غیر عقلانی می داند. «همه چیز داریم غیر از حقمان اما مسئله به همین جا ختم نشده و بسیاری از مصدومانی که این اسناد را هم در دست دارند و حتی عکس های آنان در نقاهتگاه های سال ۶۶ موجود است، سال هاست که از حقوق خود بی بهره اند و هزینه های گزاف درمان و ازکار افتادگی خود را متقبل می شوند. رسول و صابر بیتوشه، پدر و فرزندی هستند که هر دو با وجود داشتن صورت سانحه، پرونده بالینی وحتی عکس مصدومیت در روز بمباران شیمیایی، تا زمان مرگ، از حقوق خود بی بهره بودند. ولی طبق قانون، حق شهروندی، دولت را موظف می کند تا علاوه بر جبران خسارات سال های گذشته برای خانواده آن ها، این افراد و امثال آن ها رابه عنوان جانباز بشناسد.

توفیق بیتوشه، فرزند رسول بیتوشه، مرگ تدریجی پدر را اینگونه روایت می کند: ۱ سال آخر زندگی پدرم، کم کم تنگی نفس و کم سویی چشمانش به او فشار آورد و پاسخ همه متخصصان هم در این باره قرار گرفتن در برابر بمب های شیمیایی بود؛ تنگی نفس، کوری مطلق، خارش و عاقبت زیر این آلام جان دادن. «به گفته توفیق بیتوشه، نامه نگاری و ارائه اسناد و مدارک مستدل (اسناد آن موجود است) به بنیاد شهید سردشت، استان و بنیاد کل، نماینده سردشت در مجلس، مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران کل کشور، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی و رئیس جمهور فعلی (اسناد آن موجود است)، هیچ باریکه راهی را برای احقاق حقوق شان باز نکرد: »تعجب می کنم، نمی دانم وقتی تمام اسناد و مدارک موجود است، این همه مقاومت چه معنایی می تواند داشته باشد. ما همه چیز داریم غیر از حقمان. «صابر، برادر توفیق هم که یازدهم تیرماه ۶۶ به مرکز آموزشی و درمانی سینای تبریز منتقل می شود (اسناد آن موجود است)در سن ۲۶ سالگی و یک سال بعد از ازدواجش، به دلیل بیماری ناگهانی ناشناخته ای سمت راست بدنش از کار افتاده و بعداز چند ماه فوت می کند. صابر هم به سرنوشت پدر دچار می شود.

ایران موظف به پرداخت خسارت آسیب دیدگان سردشت است. با این حال و با وجود اعتراض های مصدومان سردشت، دولت ایران حاضر نیست برای جبران خسارت در عرصه بین المللی از حکومت سابق عراق و کشورها و شرکت های همکار او شکایت کند. به عقیده یکی از اعضای انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت، همین برخوردهای ایران باعث شده که در آخرین دادگاه های همدستان صدام، انگشت های وکلای متهمان جنایت جنگی علیه کردهای حلبچه به سمت ایران دراز شود و از حلبچه ای ها بپرسند: »هواپیماهایی که شما را بمباران شیمیایی می کردند، پرچم ایران روی شان نقش بسته بود یا عراق؟ »عثمان مزین «، دبیر کمیته حقوقی »انجمن دفاع از مصدومین شیمیایی سردشت « هم در این باره توضیح می دهد: »وزارت خارجه که مسئول و متولی دفاع از حقوق اتباع کشور به طرفیت افرادی است که علیه اتباع ایرانی مرتکب جرمی شده اند،در مورد مطالبه و احقاق حقوق مردم سردشت اقدامی را انجام نداده و تاکنون شکایت یا پرونده ای به منظور طرح دعوی علیه افراد، دولت ها و شرکت هایی که تسلیحات شیمیایی را در اختیار حکومت عراق قرار داده و مرتکب نقض قوانین بین ا لمللی شده اند تشکیل نداده است. «به گفته مزین، با وجود اصرار بسیاری از حقوق دانان، صاحب نظران و مردم بر طرح دعوی در دادگاه ویژه رسیدگی به اتهامات اعضای حکومت بعث، ایران باز هم از این کار استنکاف کرده است.
 
این در شرایطی است که به گفته دکتر »اسعد اردلان «، حقوق دان، طبق قوانین داخلی و بین المللی در صورتی که دولت ایران از شکایت علیه متجاوزان به حقوق اتباعش خودداری کند، خود موظف به جبران کامل این خسارت ها می شود.تحت پوشش قرار گرفتن کمتر از ۵ درصد ( ۴۰۰ نفر) از مصدومان پس از گذشت ۲۱ سال از این فاجعه، مسئله ای است که به باور مزین، به معنای تضییع حق ۹۵ درصد دیگر مصدومان و موجبات سرخوردگی مردم جنگ زده سردشت خواهد بود.

کلینیک تخصصی جانبازان شیمیایی سردشت در آستانه تعطیلی شاید وضعیت رسیدگی به درصد یک رقمی مصدومان تحت پوشش خدمات بنیاد شهید است که رمقی برای پیگیری دوباره در ده هزار نفری که چند سال است پشت کمیسیون های تعیین درصد مانده اند، باقی نگذاشته است.»رحیم ق «، که چشمان سرخ پر آب و سرفه های مکررش باعث اخراج او از نانوایی محل کارش شده، با اعتراض به نحوه رسیدگی به پرونده ها در کمیسیون های تعیین درصد می گوید: »درصد نمی خواهیم، حقوق نمی خواهیم فقط محض رضای خدا آن چهاردیواری که نامش را "کلینیک تخصصی جانبازان" گذاشته اند، دوباره فعال کنند تا حداقل داروهایمان گیرمان بیاید. «شنیده ها درباره وضعیت این کلینیک حاکی از این است که ریاست بنیاد شهید سردشت، اعلام کرده که کلینیک به دلیل نداشتن ردیف بودجه جداگانه با بنیاد شهید، به ناچار تعطیل می شود. همچنین شنیده می شود که به دلیل تسویه حساب نکردن با پزشکانی که قبلاً در کلینیک مشغول به کار بودند، افراد جدیدی حاضر به بستن قرار داد با آن نیستند.

دور بنیاد شهید سردشت را خط قرمز بکشید »افسانه مولائیان «، پزشکی که نزدیک به دو سال و تا سه ماه پیش در این کلینیک فعالیت داشته است،و به وضعیت نابسامان فعلی کلینیک و نبود پزشک در آن اشاره می کند. او ناتوانی مردم در تامین هزینه های سرسام آور داروهای آلمانی، آمریکایی و اتریشی را برای کسانی که تحت پوشش بنیاد قرار نگرفته اند یادآور می شود و تاکید می کند که حتی خانواده هایی با سطح اقتصادی متوسط به بالا هم از تامین این هزینه ها ناتوانند.این پزشک سردشتی، بالا رفتن میزان ابتلا به انواع سرطان از جمله ریه و خون، بیماری های ناشناخته پوستی، مشکلات ریوی و نازایی و سقط جنین را اثرات ناشی از آلودگی به گازهای شیمیایی می داند. چرا که به باور او، خون شیمیایی شده روی ژن ها اثر می گذارد و باعث تغییرات ژنتیکی در سندرم های ژنتیکی می شود که باعث بیماری های ژنتیک و سقط جنین در رحم مادر می شود.

البته تمام موارد ذکر شده در ارتباط با بنیاد شهید و امور ایثارگران با «صدیق معروف پور» ، رئیس این سازمان در سردشت در جریان گذاشته و پرسیده شد. اما معروف پور نه تنها پاسخگوی هیچ کدام از سوالات پرسیده شده نبود، بلکه با تاکید بر این که برای نوشته های پیشین هم بنیاد شهید و فرمانداری سردشت از نگارنده و رسانه متبوعه شکایت کرده است، تهدید کرد که در صورت انتشار این مطالب هم تاکیداً پرونده دیگری گشوده و شکایت دیگری طرح می کنند.رئیس و یکی دیگر از کارکنان بنیاد شهید سردشت در پاسخ به این که چرا به جای گذاشتن وقت و هزینه روی شکایت، حاضر نیستند پاسخ یا توضیح بدهند، اعلام کردند که تنها توصیه شان این است که دور بنیاد را خط قرمز بکشیم!
برگرفته از سایت  هه‌ڵوێست

3 comments to “قصه شهر مرگ ؛ قصه سردشت اولین شهر مسکونی شیمیایی شده جهان”

  1. الهی من بمیرم واسه این بچه ها
    این صدام بی شرف چیکار کرده؟
    من تا حالا این عکس ها را ندیده بودم

  1. این رژیم جانی مانند صدام به مردم خود هم رحم نمیکند

  1. thx for ur link.....all against stoning