هزاران نفر از مردان و زنان ایران در حوادث پس از
انتخابات دستگیر شدند. غالب این افراد بصورت گمنام
در بازداشتگاههای مخفی نگهداری میشوند.
اگرچه بسیاری از زندانیان نام و نشان دار آزاد شده اند،
اما اخبار واطلاعات موجود نشان میدهد که رژیم نامشروع
جمهوری اسلامی بیش از سیاسیون زندانی از زندانیان گمنام میترسد.
سوال این است که چرا چنین ترسی وجود سراسر کذب خامنه ای
را فرا گرفته است؟ جواب ساده است. کابوس بزرگ
رژیمهای استبدادی، جریان آزاد اطلاعات بین شهروندان جامعه است
و در چنین چارچوبی است که ترس و وحشت خامنه ای از
هموطنان گمنام و دربند معنی پیدا میکند. فرض کنیم
همین الان هزاران زندانی گمنام آزاد شوند.
صدها حکایت از درنده خوئی و وحشی گری عمال خامنه ای
به سینه دارند. به این ترتیب میلیونها اطلاعات از
سبعیت، شکنجه، تجاوز و ددمنشی های رژیم
را به طرفه العینی تا اعماق روستاهای ایران
بازگو خواهند کرد و این یعنی مرگ واقعی دیکتاتور
و نظام دیکتاتوری. کابوس بزرگ خامنه ای نه
دهها فعال سیاسی نام و نشان دار که هزاران
زندانی سیاسی گمنام اند که چون آزاد شوند
کوس رسوائی دیکتاتور بر کوی و برزن نوازند.
به این ترتیب میتوان کابوس بزرگ شبهای
خامنه ای را حدس زد: چهره های مردمی عادی
که در تلاش برای پس گرفتن رای به یغما
رفته خود تا اعماق شکنجه گاههای رژیم رفته
و کراهت چهره جمهوری اسلامی را دیده اند
و بالقوه میتوانند به بزرگترین راویان
قساوت امثال رادان و مرتضوی و حسین بازجو و
... تبدیل شوند. مشکل این است که یکی دو نفر هم نیستند
که با خیمه شب بازی تلویزیونی سروته قضیه را فراهم آورد.
هزاران نفرند که چون سرفراز از پشت نرده ها ظاهر شوند،
دنیائی اطلاعات نگفته را به خود به جامعه تزریق میکنند.
خامنه ای اگر چنین کابوسی ندارد چرا آزادشان نمیکند؟
مگر گناهی بزرگتر از زندانیان نام و نشان دار مرتکب شده اند؟
چنین کابوسی در مکنونات دیکتاتور برای همه مردان و زنان باشرف
و آزاده ایرانی هم پیامی دارد: اگر سرنگونی رژیم
دیکتاتوری را طلب کرده ایم، پیروزی از مسیر تلاش برای
آزادی زندانیان سیاسی هموارتر است. یکپارچه و متحد
در آزادی زندانیان سیاسی گمنام بکوشیم و مظلومیت
آنها را با تمام وجود فریاد زنیم.
خدا قوت عزیز دلم
به امید حق پیروز هستیم.۲۲بهمن هم گذشت و چه بد.چه خوب شاید که درس داشت بیشتر از همه عمرمون.