Subscribe RSS


این مطالب از وبلاگ یک بسیجی مزدور و جیره خور گرفته شده اینها را یاد بگیرید و عکسش را بر علیه این وطن فروشان حقیر اجرا کنید .

فرض ما بر اینه که جمعیت شورشی تونستن از موانع اولیه عبور کنن و وضعیت به حالت قرمز رسیده. در این حالت نیروهای ضد شورش باید به شدید ترین شکل ممکن به سرکوب نیروهای شورشی بپردازن. حالا یه راست میریم رو آرایشات در عملیات ضد شورش.
1- آرایش پیکانی : در این نوع آرایش نیروهای ضد شورش باید به سرعت و با دستور فرمانده به شکل پیکان در اومده و با تمام قوا به قلب اغتشاشگران حمله کنن. مسلما در صورتی که این نیروها بتونن جمعیت آشوبگر رو از وسط نصف کنن به راحتی میتونن نسبت به دستگیری اونا اقدام کنن. ولی یه اصل مهم در عملیات ضد شورش رو نباید نادیده گرفت : هیچ وقت نیروهای آشوبگر رو در جایی گیر نندازین.
زیرا در این صورت اونا برای فرار به هر کاری دست میزنن و ممکنه مجبور بشین با خشونت بیشتری باهاشون برخورد کنین که در نهایت منجر به کشتار میشه. همیشه برای آشوبگران راه فرار بذارین تا بتونن فرار کنن. بعد از آروم شدن اوضاع میشه از روی اعترافات افراد دستگیر شده و فیلمهایی که نیروهای اطلاعاتی برداشتن و همچنین جاسوسان ما در بین اغتشاشگران اونا رو شناسایی و بازداشت کرد.
2- آرایش پله به راست و پله به چپ : این دو نوع آرایش برای سرکوب نیست بلکه بر عکس برای اینه که شما جمعیت ناآرام رو مجبور به فرار کنین. در حالت پله به راست جمعیت وادار میشه به سمت چپ فرار کنه و در حالت پله به چپ جمعیت به سمت راست هدایت میشه. بدین ترتیب شما از دست اونا راحت میشین! مثل مورد قبل باید دقت کنین که حتما راه فرار برای جمعیت باز باشه تا مجبور نشن با شما درگیر بشن.
3- آرایش لوزی: برای حفاظت شخص یا وسیله ای که در بین آشوبگرا گیر افتاده به کار میره. مشخصه که الزاما منظور من شکل لوزی نیست بلکه میتونه به صورت دایره ، بیضی ، مستطیل یا هر شکل دیگه ای باشه. مهم اینه که بتونین از مرکز محل قرار گیری حفاظت کنین.
چند نکته کوچیک هم توی عملیات ضد اغتشاش وجود داره که عبارتند از:
1- سعی کنید از لباسهای یکرنگ (ترجیحا تمام مشکی) استفاده کنین. در این صورت هم نظم و ترتیب به گروه داده میشه و هم ضعف های احتمالی که در افراد گروه وجود داره تا حد زیادی پوشونده میشه. لباس مشکی میتونه به افراد ابهت بده.2- قیافه نفرات باید کاملا اخمو و جدی باشه. مسلمه که اگه بخندید آشوبگرا سرتون سوار میشن!3- تجهیزات و مخصوصا باتوم رو به شکلی در دست بگیرین که کاملا مشخص باشه. به این صورت میتونه باعث ایجاد ترس در جمعیت آشو طلب بشه.4- نظم و انظباط شدید شما باعث القای حس یاس و ناامیدی در آشوبگران شده و اونا رو دلسرد میکنه.5- از وسایل کمی مثل ماشین آبپاش و رنگپاش حتما استفاده کنین.6- در تمام طول عملیات افراد اطلاعات باید در هر زاویه ای مستقر شده و اقدام به فیلمبرداری کنن. اونم از صورت افراد. بدین صورت بعد از اتمام آشوب میشه افراد لیدر رو شناسایی و دستگیر کرد. تو حادثه کوی دانشگاه این روش به خوبی جواب داد و افراد زیادی که اصلا دانشجو نبودن در بین جمعیت شناسایی و بازداشت شدن.7- سعی کنین فرامین رو به صورت بیان اعداد به نیروها برسونین. در این صورت فهمیدن فرمانها توسط افراد آشوبگر غیرممکن میشه.8- استفاده از گاز اشک آور تا آخرین لحظه توصیه نمیشه. ضمنا بهتره قبل از استفاده از اشک آور این مساله رو از بلندگو اعلام کنین. ممکنه باعث ترس آشوبگران و متفرق شدن اونا بشه. ضمنا افرادی که بیماری تنفسی دارند هم از منطقه دور میشن.9- استفاده از شوکر و باتوم برقی فقط برای افراد دستگیر شده ای پیشنهاد میشه که خیلی اذیت میکنن. استفاده از این وسیله برای افراد عادی میتونه خطرناک باشه.10- هیچ وقت افراد بازداشت شده رو جلوی دید دیگران کتک نزنین. این کار باعث تحریک جمعیت میشه. بهتره اول اونا رو به ماشینهای مخصوص انتقال بدین و بعد باهاشون به تمرینات بدنی بپردازین!11- بهتره از دست بند سیمی استفاده کنین. ( منظورم دستبند پلاستیکی نیست). دستبند سیمی این ویژگی رو داره که شخص دستگیر شده نمیتونه خیلی با دستش بازی کنه چون دستبند به راحتی دستش رو می‌بره.
در نهایت اگر تمام اصول گفته شده جواب نداد پیشنهاد میکنم از تاکتیک جنگ های چریکی استفاده کنین:
First kill and second the question
یعنی « اول بکش بعد سوال کن »



چرچيل؛نخست وزير سابق بريتانيا روزی سوار تاکسی شده بود و به دفتر BBC برای مصاحبه می‌رفت. هنگامی که به آن جا رسيد به راننده گفت آقا لطفاً نيم ساعت صبر کنيد تا من برگردم.. راننده گفت: "نه آقا! من می خواهم سريعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچيل را از راديو گوش دهم" چرچيل از علاقه‌ی اين فرد به خودش خوشحال و ذوق‌زده شد و يک اسکناس ده پوندی به او داد. راننده با ديدن اسکناس گفت: "گور بابای چرچيل! اگر بخواهيد، تا فردا هم اين‌جا منتظر می‌مانم!"

Category: | 7 Comments


تمام جمعیت ولایت مدار که امروز در مقابل دادسراي عمومي و انقلاب تهران، خواستار  دستگيري و محاكمه موسوی و کروبی و خاتمی شده اند، همین قدر هستند!
چطور است که مردم خودجوش! و ولایت مدار هرگاه که دلشان خواست و آنروز دغدغه تهیه آذوقه زن و فرزندان خود را نداشته باشند؛ براحتی و با حمایت نیروهای جان بر کف امام زمان به خیابانها آمده و عکاسان ولایت مدار هم با احتساب ماموریت! از این دو عدد و نیم جمعیت آنقدر عکس می اندازند که بهترین عکسها همین دو عکس میشود؟!

حال اگر به معترضین اجازه تجمع دهید ما نیز ۱۵ دلیل خود را برای دستگیری و محاکمه خامنه ای و احمدی تژاد و دیگر دشمنان ملت ایران در زیر می آوریم:

1-آتش زدن و پاره کردن کلام الهی دقیقا" به همان صورت که معاویه در جنگ صفین از این حیله بهره جست.
2-کشتار و به خاک و خون کشیدن مردم بیگناه در روز عاشورا,روزی که برای اهل تشیع آنقدر مقدس است که هرگونه خونریزی دراین روز را برنمیتابند و خونریز را با یزید، قاتل حسین مقایسه می نمایند.
3-به گلوله بستن مردم از بالای مسجد، محل مقدسی که حرمتش توسط مزدوران و آدمکشان این رژیم شکسته شد.
4-تخريب و غارت اموال که اسناد و ویدئوهای آن مستند و موجود است.
5-ايجاد ناامني و ضرب و شتم تظاهرکنندگان، که مطابق نص صریح قانون اساسی؛مردم میتوانند بدون حمل اسلحه به برگزاری هر گونه تجمع و راهپیمایی اعترضی بپردازند.
6-ضربه زدن به اقتصاد كشور با ایجاد بنگاههای زودبازده! و شبکه فامیل سالاری
7-تضعيف کشور ایران از طریق تقلب در انتخابات و برکرسی نشاندن فردی که مورد تائید اکثریت مردم نمیباشد.
8-بر هم زدن آرامش محيط‌ هاي علمي و آموزشي در دانشگاه‌ها از طریق حضور لباس شخصیها و نیروهای خودسری که هویتشان برای دانشگاه شناخته شده نمیباشد.
9-ایجاد اختلال و ناامنی در تجمع ۱۶آذر که یکی از تجمعات برحق و همیشگی دانشجویان از سال ۱۳۳۲ تا به امروز میباشد و دستگیری عده ای از جمله مجید توکلی در اینروز تنها بدلیل حضور در این تجمع.
10-ضرب و شتم كودكان و زنان با ارتكاب اعمال ددمنشانه که تصاویر ویدئویی آن موجود است.
11-ريختن خون انسان‌هاي مظلوم و بي‌گناه که یا مستقیما" با گلوله مورد هدف قرار گرفته اند و یا با خودروهای نیروی انتظامی از روی آنها رد شده اند.
12-ايراد اتهامات واهي گوناگون عليه دستگیرشدگان بدون ارائه هر گونه سند و مدرك.
13-تضعیف سیستم مدیریتی کشور از طریق استفاده از مسئولین بیکفایت.
14-اعدام و کشتن دستگیرشدگان؛ بدون برگزاری دادگاههای صالحه و عدم حضور هیئت منصفه در این دادگاههای نمایشی و استفاده از وکلای تسخیری ناکارآمد.
15-اخذ اعترافات دروغین از دستگیرشدگان و هزاران دليل و بينه ديگر كه حديث مفصلي است از مظلوميت ملت ايران در برابر حاکمیت زورگو.





 منابع عکس:1 و2

Category: | 7 Comments


بگذار به تو بگویم ای مادر نازنین که اگر اینها صدای مجید تو را تاب نمی آورند، که اینها حقیقت را تاب نمی آورند،حقیقتی که آتش بر خرمن خرافه و ریا آنها میزند.اینها مردم آگاه به پاخاسته را تاب نمی آورند،مردمی که دیگر حاضر نیستند بسان رمه ای تلقی شوند که اجازه هیچ ندارند غیر از بیعت با کسی که حتی قبولش ندارند.اینان جوانان دلیر ایران زمین را تاب نمی آورند،همان جوانانی که تن تردشان، در زیر باتوم و دشنه خونین آنها ساز مخالف نواخت.اینها غزلخوان ندای آزادی را تاب نمی آورند.

بگذار تا آیینه ای برابرشان بگذارم تا شاید... شاید، که اندوه عظیم ما را با چشمان تنگ و کرکس گونه خود نظاره کردند و معجزه ای شد تا وجدانهای گم گشته شان باز پیدا شد و چه بسا که از بار سیه کاریشان بکاهند!بگذار تا همه فریاد بزنیم فریاد یک مادر خسته دل را که برای یک لحظه آرامش فرزند خویش،هزار ناز و نیاز از این سیه چردگان گیتی میخرد.تا برای حفظ سلامت میوه شیرین زندگیش، رضا به بند عمومی میدهد.وه که چه ظلمی تنیده شده بر این مدار ناعدالت خانه ما!آنگاه که سرمستان قدرت و ثروت میکاوند کوچه پس کوچه های ذهن ما را بسان دهه ۶۰ و با قانون نانوشته تفتیش عقاید،میکشند هر آنان که کرنش ننمایند در پیشگاه مفلوکشان.

با گذشت یک سال از انتخابات شبهه برانگیز ریاست جمهوری، حاکمیت برای سرکوب بیشتر مخالفین و مردم معترض به ترفندهای گوناگونی متوسل گردیده که یکی از آنها برخورد با زنان؛ تحت عنوان مبارزه با بی حجابی است.
زمانیکه جناب علم الهدی،سخنران نمازهای جمعه در مشهد بیان میکند که محال است دختر بی حجاب دلش پاک باشد!و همچنین در ادامه می افزاید که دختران بی حجاب پیاده نظامهای دشمن هستند که دشمن از طریق این افراد میخواهد جوانهای ما را از اسلام و دین جدا کند تا انقلاب از این طریق از بین برود! و معتقد است که خاکریز اول جنگ نرم دشمن در ایران بی حجابی است.بهتر دیدیم تا به یکی از علل و عوامل انزجار مردم ایران و بالاخص نسل جوان و تحصیل کرده ایران از انقلاب اسلامی و اسلام قرائت شده در چارچوب این رژیم بپردازیم.


بجاست که سری به کتاب تحریرالوسیله خمینی در باب نکاح بزنیم.

تحریرالوسیله خمینی صفحه ۲۵۸مسئله ۱۲: نزدیک با زوجه قبل از تمام شدن ۹ سال جایز نیست و اما سایر کامجویی ها مانند لمس شهوت آمیز او ودر آغوش فشردنش و ران به ران او مالیدن اشکالی ندارد و این قبیل کارها را با دختر شیرخواره هم میتوان کرد تفخیذ او حتی در شیرخوار اشکالی ندارد.







شايد اين داستان را بارها شنيده باشيد، ولي نتيجه اخلاقي اين داستان، بسيار مهم و گرانبهاست، پس بدون شک ارزش يکبار ديگر خواندن را خواهد داشت.
اگر يک قورباغه سرحال را برداريد و داخل يک ظرف آب جوش بيندازيد، قورباغه چکار مي کند؟ بيرون مي پرد. در واقع قورباغه فورا" به اين نتيجه مي رسد که لذتي در کار نيست و بايد برود! 
حالا اگر همين قورباغه را برداريد و داخل يک ظرف آب سرد بيندازيد و بعد ظرف راروي اجاق بگذاريد و به تدريج به آن حرارت بدهيد، قورباغه چکار مي کند؟ استراحت مي کند… بله دقيقا”… چند دقيقه بعد به خودش مي گويد: ظاهرا” آب گرم شده است و تا چشم به هم بزنيد يک قورباغه آب پز آماده است…!
 
نتيجه اخلاقي داستان:
 
زندگي به تدريج اتفاق مي افتد، ما هم مي توانيم مثل قورباغه داستانمان بي خيال باشيم و وقت را از دست بدهيم و ناگهان ببينيم کار از کار گذشته است! همه ما بايد نسبت به جريانات زندگيمان آگاه و بيدار باشيم.و نگذاریم که حاکمیت تمامیت خواه که در سال ۵۷ با شعار "استقلال و آزادی" و "دموکراسی درست همانند دموکراسی فرانسه" پا به کشور آباد ایران نهاد؛ همان ایرانی که تنها دغدغه آزادمردانش نداشتن آزادی بیان بود ..اما اکنون، همان آزادی بیان را که نداریم هیچ... هزاران آزادی دیگر را نیز به نام اسلام و دین از ما سلب کرده اند.
ای عزیزان وطن، با دانشجویان و زندانیان دربند همراه شوید.اجازه ندهید خون پاک شهدای ما، که بیگناه توسط دژخیمان سیاه ریخته شده است، پایمال شود.
اگر سکوت کنیم همانند غورباقه داستانمان در چنگال سیاه و زشت تمامیت خواهان گرفتار میشویم.


باز هم خبر از ضرب و شتم یک عزیز است.نویسنده و کارگردانی بنام نوری زاد؛ که بجز درج حقیقت، قلمش بر ناحق ننوشت.باید کاری کرد.باید پیش از فرو ریختن پرها؛ پرواز کرد. باید به اوج رسانید خشمی که وجودمان را فرا گرفته. هنوز از اعدامهای ۱۹ اردیبهشت در جهنم عذاب هستیم، که مبادا کوتاهی از ما بود، آنگاه که به دار آویختند آرش و محمدرضا را.
هنوز تن فرزاد و شیرین؛ بیقرار دیدار مادرانشان هستند.هنوز بچه های مدرسه باور ندارند سفر معلم خوبشان را.هنوز صدای فرزاد در کلاس طنین خوش مینوازد.
باید کاری کرد. باید ثابت کرد که بعد از سی سال عادت نکرده ایم به این جنایت و به این زورگوییها و زور شنیدنها.هنوز عادت نکرده ایم به شنیدن خبر زندان و اعدام پدر و برادر خویش؛ به خبر تجاوز به خواهر و دوست خویش.
آنگاه که میله های زندان در خود فشرد عزیزان این وطن را ؛ قلب ما را نیز فشرد، که شکست کمر ما را آنگاه که شکستند گردن فرزاد کمانگر را.
که ما به نظاره نخواهیم ایستاد بیش از این به زندان کشیدن ودر خاک خفتن ستاره های وطن را ...
بپاخیز ای فرزند ایران؛ که وطن تو را میخواند... 

 


حذف کامل خلیج فارس از نقشه ایران به همراه حذف رنگ سبز پرچم در گوشه سمت راست، در پوستر چهاردهمین اجلاس جی15؛ از دیگر دستآوردهای دولت دهم در کنفرانسها و نشست های بین المللی است. این رویکرد در گذشته نیز، بارها و کاملا" آگاهانه؛ در برخی برنامه های رسمی همانند کنفرانس خبری احمدی نژاد صورت گرفته و دیگر هیچ جای شبهه ای برای مردم ایران باقی نمیگذارد که اینگونه تعرضات به هویت ملی و تاریخی کشور؛ نه تنها سهوی نبوده بلکه کاملا برنامه ریزی شده و هدفمند میباشند.




همچنین در ادامه این رفتار بی مسئولانه نسبت به هویت ملی و تمامیت ارضی کشور؛روز گذشته درچهارمین سمینار مشترک بازرگانی ایران و برزیل ؛ نقشه ایران با حذف دریاچه خزر (کاسپین) و خلیج همیشه فارس بر پوستر پشت سر احمدی نژاد خودنمایی میکرد.در گذشته نیز بارها با حذف کامل رنگ سبز پرچم مواجه میشدیم و یا رنگ سبز پرچم به آبی! تغییر داده میشد.


منبع عکس اول: شبکه irinn.ir

Category: | 2 Comments

دادستان عمومي و انقلاب تهران در مصاحبه خود با هفته نامه پنجره گفت: شبهه و ترديدي در رابطه با مجرميت و محارب بودن پنج شهروند کرد وجود ندارد و احكام دادگاه به درستي صادر شده است.
اما آقای دولت آبادی ذکر نکردند که چرا دادگاهها علنی و با حضور هیئت منصفه برگزار نگردیده است و حتی احکام، بدون اطلاع وکلای مدافع و خانوادههایشان اجرا شد!

وي همچنین تاكيد كرد: سير محاكمه از تاريخ ۲۸/۵/۱۳۸۵ آغاز و در ۱۰/۱۲/۱۳۸۷ به پايان ‎رسید و تاريخ اجراي حكم در سال ۱۳۸۹ صورت گرفته، يعني فرايند رسيدگي به اتهامات نامبردگان چهار سال طول كشيده است.
اما آقای دولت آبادی خود نیز میداند که طول مدت زمان دادرسی دلیلی بر آن نمیشود که به وکلای مدافع متهمین، زمان مکفی برای طرح دفاعیاتشان در دادگاه داده شده است.

این در حالی است که وکیل مدافع مرحوم فرزاد کمانگر صراحتا" اعلام کرد که پرونده این مرحوم در کشوی میز آقای مرتضوی بوده و دادستان وقت آن زمان مانع از ارسال پرونده به دیوان عالی کشور شده بود.
همچنین آقای دولت آبادی، اتهام خانم شیرین علم‌ هولی را «بمبگذاری در پارکینگ قرارگاه سپاه در غرب تهران و انفجار آن در ششم خرداد ۸۷» عنوان کرده است.
حال آن که خانم شیرین علم هولی پیشتر با انتشار دو نامه، ضمن رد اتهامات گفته بود که طی ۲۵ روز نخست دوره بازداشتش در مکانی نامعلوم، شدیدترین شکنجه‌های جسمی و روانی را تحمل کرده است.

دادستان تهران در ارتباط با مهدی اسلامیان، یکی دیگر از اعدام شدگان در روز نوزدهم اردیبهشت معتقد است: مهسن اسلامیان، برادر مهدی اسلامیان به قصد انجام عمليات انفجاري به تهران آمده و مهدي اسلاميان در تمام اين مراحل با اطلاع از قصد برادرش با وي همكاري داشته است.

ایشان در تناقض گویی خود بدلیل آنکه دروغ میگوید فراموش میکند که انفجار در شیراز رخ داده و نه در تهران!

دادستان عمومي و انقلاب تهران معتقد است وقتي حكمي قطعي مي‎شود، كسي حق ندارد دستگاه قضايي را متهم كند.در ادامه ذکر کردند که بهتر است كه اين مدعيان خط امام از اصولي كه مدعي هستند، پيروي كنند؛ مخصوصاً حمايت از اين نظام كه براساس اسلام و قرآن بنا شده است.
سوالی که به ذهن هر فردی میرسد این است که ایشان بر چه اساس و ضابطه ای اینگونه حقی را برای یک قوه قضائیه فاسد قائل میشود؟مگر احکام قضات وحی منزل کتاب قرآن است؟

دولت آبادی در جائی از سخنان خود اشاره کرد كه در هيچ نظام حقوقي، حتي نظام‌هاي ليبرال، به گروه‌هاي مسلح عليه حكومت، اجازه اقدام براي براندازي داده نمي‌شود. آن‌چه استثنا شده، جنبش‌هاي آزاديبخش در سرزمين‌هاي اشغالي است!

اما اکثر قریب به اتفاق مردم ایران معتقد هستند که این رژیم اسلامی با دروغ و تزویر بر مسند قدرت تکیه زده و نمونه بارز یک حکومت غاصب و اشغالگر است.حال باید پرسید تکلیف مردم ایران با این رژیم غاصب چیست؟رژیمی که با گذشت قریب به یک سال از جنایات کهریزک، از طرح موضوع و روشن شدن اذهان عمومی طفره میرود و عاملین و بانیان این جنایت هولناک، همچون آقای مرتضوی همچنان آزاد هستند.

Category: | 5 Comments


در روز دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ؛ اجلاس سران جی 15 با حضور مقامات 19 کشور در تهران برگزار میشود.با توجه به برگزاري این اجلاس و حضور سران نوزده کشور در پایتخت ایران،به نظر میرسد که شاید این زمان ؛ یک زمان مناسب بری عرض اندام معترضین به نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری باشد تا یکبار دیگر اعتراض و تنفر خود را از وضع موجود، از اعدام و بازداشتهای غیرقانونی گرفته تا تجاوز به بازداشت شدگان و جنایات کهریزک،را به گوش جهانیان برسانیم.

آیا سران جنبش سبز برای این روز برنامه خاصی را در نظر دارند؟

حکومتی که مشروعیت خود را بسان حباب لرزانی بر جریان آب خروشان ملت در قمار انتخابات کودتائی به تاراج گذارد و باخت ؛ کارش به جایی میرسد که حتی از اجساد بیجان مخالفین خود واهمه داشته و آنها را بسان معزل و مقوله ای بسیار حساس برای امنیت ملی خود میپندارد ؛ که حتی برای تحویل دادنشان ؛ دست به دامان شورای امنیت ملی میگردد تا عده ای در اتاقهای مخوف جمع شده و عقلهای! خود را سر هم بگذارند و به این نتیجه برسند که باید با اجساد آزادیخواهان و فعالین سیاسی چه کنند؟
این مسئله تازه ای نیست.در سال گذشته نیز پس از اعتراضات ملی در برابر تقلب انتخاباتی ؛ مردم فهیم ایران یکبار دیگر این تجربه تلخ را از سر گذرانده بودند که به چه صورت دلخراشی پیکر عزیزان از دست رفته خود را قطره چکانی تحویل گرفتند.پیکر همان عزیزانی که بسان غنچه های نوشکفته ای که هنوز رنگ بهار را با چشم دل ندیده ، باید رخت زمستان و نغمه کوچ سر دهند.
مادرانی که فرزندان خود را با هزار امید و آرزو در دامان خود پرورش میدهند تا در سالهای کهولت شاهد بالندگی آنها باشند، باید رخت عزای آنها را به تن کنند.
اما داستان به همین جا ختم نشده.حتی خانواده های این جان باختگان کورد را دستگیر کرده اند ؛ تنها به این دلیل که پیکر فرزندانشان را طلب میکنند!
کار کشوری که در ۲۵۰۰ سال قبل منشور حقوق بشر به دنیا فرستاده، تا بدانجا وخیم است که کمترین حق انسانی یک پدر و مادر را که تحویل گرفتن پیکر فرزندش میباشد را از آنها دریغ میکنند.
فردا پنجمین روز است که از اعدام پنج انسان بیگناه که به قول صریح وکلایشان بیگناه هستند میگذرد، اما حاکمیت از تحویل اجساد سر باز میزند.

Category: | 3 Comments



خليل بهراميان وکيل پایه یک دادگستری: اميدوارم روزی دستگاه قضايی به قوانين احترام بگذارد و قضات شايسته ای در دستگاه قضايی گمارده شودند.

خليل بهراميان وکيل پایه یک دادگستری ؛ با اشاره به تغيير روند بررسی پرونده های اعدام زندانيان سياسی در مصاحبه ای ذکر کردند که پيش از اين احکام دادگاه تجديدنظر به ديوان عالی کشور می رفت. اما شورای عمومی ديوان عالی کشور بخشنامه ايی اعلام کرده که به موجب آن دادگاه تجديدنظر حکمش نهايی است یعنی دادگاه های تجديدنظر دادگاههای تاييد نظر شده اند.
به گفته وی اين موضوع خلاف قانون است.
آقای بهرامیان صراحتا" اعلام میکنند که ‌اين بخشنامه خلاف قانون اساسی کشور است. هيات عمومی ديوان عالی کشور چنين تشخيص داده و اين نظر خلاف قانون است. هيات عمومی نبايد قانون را نقض کند. آقايان متاسفانه هر جا قافيه تنگ می آيد يک هيات عمومی تشکيل می دهند. با توجه به نص صريح قانونی هيات عمومی جايگاهی ندارد. اصلا دخالت اين هيات در جايی که نص صريح قانون وجود دارد خلاف قانون است و نمی تواند اجرا شود. متاسفانه دادگاه های تجديد نظر عادی اين پرونده ها را رسيدگی می کنند و به جای دادگاه های تجديد نظر دادگاه های تاييد نظر است.
وی با تشريح وضعيت اين نهاد در قوه قضاييه اضافه کردند که پرونده ای که مجازاتش اعدام و يا حبس ابد است تجديدنظرش در ديوان عالی کشور است. حل می آيند بر خلاف نص صريح قانون هيات عمومی می گويد که اينچنين نيست. هيات عمومی حق اظهار نظر ندارد. چون قانون صريح هيات عمومی نمی تواند تصميمات مجلس را نقض کند واز بين ببرد. فعلا که اين اتفاقات می افتد و سالهای سال است که می افتد اميدوارم روزی دستگاه قضايی به قوانين احترام بگذارد و قضات شايسته ای در دستگاه قضايی گمارده شوند. مصلحت کشور به خصوص مصلحت مردم و حرمت مردم را حفظ کنند. 


این شعر را آقای ماموستا شه ریف ؛ در سوگ تیربارانها و اعدام جوانان کرد سرودند که در سال ۵۸ بدست این رژیم اسلامی کشته شدند.




مادرم گریه کن بر مزارم زار که اینک زاری رواست ؛
فراوان گریه کن مادرم، سرشک خونینت رواست

گل صد آرزوی زندگی من در زیر خاک خفته است ؛
خاک میدان مبارزه به خون من رنگین گشته است

مادر جان چشم براه بازگشت من منشین ؛ 
مطمئن باش که دیگر بس است..گوش به صدای در منشین 

مادر جان به اشک خونینت و به درد دلت قسم ؛ 
مادر جان به تلاش و رنج بی حاصلت قسم

آه سرد ملتم مدتهاست که جگرم را سزادنده است ؛
غم دست تنگی و زرد ملتم مدتهاست 

مادر جان من فرزند کورد شهید راه مبارزه هستم ؛
مادر جان کبوتر خونین پر باغ ملت هستم

مثل آن بیگانه، دل پر از ناکامی و ناخوشی،
از این همه دست دستی نبود که بیاید و دستم را بگیرد

من در شهر خود غریبم و با همه بیگانه ام
کبوتر شهید راه لانه ام که بی لانه ام 

مادرم گریه کن بر مزارم زار که اینک زاری رواست ؛
فراوان گریه کن مادرم، سرشک خونینت رواست

مادر جان آن دختری که میخواستی عروس تو شود؛
خودت را نشانش بده تا به امید من نباشد

تا خودش ببیند که سرتا پا سیاه پوشیده ای
شاید هم برود و من را از یاد ببرد

مادرم گریه کن بر مزارم زار که اینک زاری رواست؛
فراوان گریه کن مادرم، سرشک خونینت رواست


00000000000000000000000000000000000000000000000

دایه گیان بگری له سه ر خاکم که وا شینم ده وی
زور بگریه دایه گیان فرمیسکی خوینینم ده وی

من گولی سه د ئارزووی ژینم له خاکا خه و تووه
خاکی مه یدانی خه بات ره نگینی خوینی من بووه 
 
دامه نیشه دایه گیان بو هاتنی من چاوه ری
دلنیا به ‌‌‌ِ به سیه تی ِ بو دنگی درگا مه گره گوی 
 
دایه گیان سویندم به فرمیسکی گه ش و ئیشی دلت
دایه گیان سویندم به جه و رو مه ینه تی بی حاسلت 
 
من ده میکه جه رگی سوتاندووم هه ناسه ی سه ردی گه ل
دلپری کردووم خه می ده سکورتی و ره نگ زردی گه ل 
 
من کوری کوردم شه هیدی ریی خه باتم دایه گیان
کوتری خوینین په ری باخی ولاتم دایه گیان 
 
هه ر وه کوو بیگانه یی دلپر له ناکامی و گری
له م هه موو ده سته نه بوو ده ستی ِ که بی و ده ستم گری 
 
من له شاری خوم غه ریب و بو هه موو بیگانه خوم
کوتری کوژراوی ریگای لانه خوم ِ بی لانه خوم 
 
دایه گیان بگری له سه ر خاکم که وا شینم ده وی
زور بگریه دایه گیان فرمیسکی خوینینم ده وی 
 
دایه گیان ئه و کیژه وا ئه تویس به بووکی تو ببیت
خوت بده پیشانی جاری با به بووکی تو ببیت 
 
تا کوو بتبینی که ره شپوشی له سه ر تا پاته وه
به لکوو بروا دلنیا بی و من له بیره و باته وه 
 
دایه گیان بگری له سه ر خاکم که وا شینم ده وی
زور بگری دایه گیان فرمیسکی خوینینم ده وی



شاعر ماموستا شه ریف

Category: | 5 Comments

جای قدمهایت بر خاک کردستان خالیست...
بوی عطر کلامت بر دلهای بچه ها خالیست...

امروز شعرهای ماموستا هیمن هم حوصله سرائیدن ندارند...
کوهستانهای کردستان هم بی تو تنهایند...

طاق بستان قامتش خم شده....
اوباتو هم با گلهایش قهر کرده...


فرهاد دیگر تیشه بر نمیدارد...
شیرین هم دیگر عاشق نمیشود...


کاش بودی و...همه را با هم آشتی میدادی...
حتی بند 209 هم دلش برایت تنگ شده...

صدف آزاد، تقدیم به فرزاد کمانگر


 بر روی دفتر های مشق ام

بر روی درخت ها و میز تحریرم

بر برف و بر شن

می نویسم نامت را...

آزادی

شیرین جان زیاد وقتت را نمیگیرم چون میدانم هم اکنون تو و فرزاد عزیز و سه شهروند کرد دیگرم، آسوده و فارغ بال از این دنیای پر از تزویر و ریا، که ما را تنها و تنها بجرم کورد بودنمان میکشند،پر کشیده اید و شاید دیگر نخواهید ذهن نازنینتان را با اینگونه مسائل آزرده کنید.

شیرین جان، به تو افتخار میکنم خواهر نازنینم.که تا آخرین لحظه از زندگیت تن به دروغ ندادی تا برای چند روز زندگی بیشتر در این منجلاب پیش کشی ضحاکیان، بخواهی حرفهای سراسر کذب آنها را تکرار کنی.

مگر جرم تو چه بود؟مگر جرم فرزاد عزیز چه بود؟بغیر از اینکه با قلم مینوشت؟به غیر از آنکه یک فعال حقوق بشر و یک معلم بود که بذر آگاهی و اندیشه را در مغزهای معصوم کودکانمان میکاشد؟
فرزاد جان، گفته اند که تو بمب گذاری....آری هستی ...تو بمب آگاهی و بیداری را در قلمرو دشمن منفجر کردی...تو با تعلیم به کودکان ما به آنها میگویی که آزاده بزیند.

تو به هم کیشان معلم در بند پيام ميدهي كه "طاقت بياورند".

وقتی فرزاد از "نیشتمان" می گفت، آن هنگام که فرزاد و بچه ها با هم سرود "خوایه‌ وه‌ته‌ن ئاوا که‌ی..." را می خواندند، ، وقتی از "ئه‌م شوێنه‌ شوێنی کورده‌..." می گفت؛ "بين شما کدام يک، صيقل مي داد، سلاح آمان جان را...براي روز... انتقام ...!"


من این چند سطر از آخرین نامه ات را در اینجا میگذرم که دشمن ببیند که حتی در اینجا هم از بمبهای معلم عزیزمان فرزاد کمانگر؛بی نصیب نمانده است...

نه» به خشونت «نه» به اعدام
صلح ، خواب کودک است
صلح ، خواب مادر
گفتگوی عاشقان در سایه سار درختان
صلح همین است
صلح لحظه ای است که دیگر
توقف اتومبیلی در خیابان
هراس بر نمی انگیزد
و زمانیست که کوبیدن بر در
نشانه دیدار یک دوست

شکنجه بربریت و توحش است..
شکنجه به سخره گرفتن همه قواعد و قوانین و عرف جهانی است..
شکنجه پایمال کردن همه ارزشهای انسانی است، 
شب، شعر، شکنجه
دیری است..
مثل ستاره ها چمدانم را
از شوق ماهیان و تنهائی خودم
پر کرده ام ، ولی
مهلت نمی دهند که مثل کبوتری
در شرم صبح پر بگشایم
با یک سبد ترانه و لبخند
خود را به کاروان برسانم .
اما ،
من عاقبت از اینجا خواهم رفت .
پروانه ای که با شب می رفت ،
این فال را برای دلم دید ."
 


......

با صدای شلاقشان که آن را ذوالفقار می نامیدند به گوشه ای دیگر از دنیا میرفتم آنجا که دغدغه فکری انسانهایش نجات سوسمارهای آفریقا و مارهای استرالیا است، آنجا که حتی به فکر مارمولکهای فلان جهنم دره در ناکجا آباد دنیا هستند. اما این جا ... این جا .. وای ... وای
با هر ضربه ذوالفقار سالها به عقب بر میگشتم، به عهد قاجار به مناره ای از سر و گوش و چشم، به دهه هیتلر به عصر تاتار و مغول و بربر و .. باز می زدند تا به ابتدای تاریخی که خوانده و نخوانده بودم میرسدم اما باز درد تمامی نداشت. بیهوش میشدم و ساعتی بعد در سلولم دوباره به دنیا می آمدم و چون نوزادی شروع به دست و پا زدن میکردم و شعری مرا به خود میخواند. "تولد نوزادی را دیده ام/ برای همین میدانم جیغ کشیدن و دست و پا زدن/ اولین نشانه های زندگی و زادن است".
فردا شب باز صدای درد و باز ..
یکی میزد به خاطر افکارم، دیگری میزد به خاطر زبانم، سومی میپنداشت که امنیت ملی را به خطر انداخته ام، چهارمی میزد تا ببیند صدایم به کجای دنیا میرسد.
حال باز شب است، از آن شب ها مدت ها گذشته ولی به هم می ریزد هر صدایی رویا و خواب شبانه ام را و نیمه شب آوایی در گوشم نجوا میکند، "به خواب ای گل، نه اینکه وقت خوابه، بخواب جونم که بیداری عذابه"


فرزاد کمانگر
زندان اوین – دیماه 1388
 





به تازگی طرفداران اصولگرای دوآتشه این رژیم علاوه بر دغدغه مانیتور کردن سایتهای اجتماعی، دغدغه دیگری نیز در لیست روزانه خود اضافه کرده اند و آن ازدواج تعدادی از اعضای جبهه مشاركت؛ سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی؛فعالان فمنیستی و وبلاگ نویسان فعال در اعتراضات پس از انتخابات سال گذشته و کلا" ازدواج هر گونه از یک گروه از مخالفان با گونه دیگری از مخالفان است.


به زعم اصولگرایان، بسیاری از این افراد سابقه نشر اكاذیب ، محكومیتهای كیفری و انفصال از خدمات دولتی را دركارنامه خود دارند.اما سوال نخست این است که بر پایه کدام موازین و استاندارد حقوقی این افراد محاکمه و مجرم شناخته شده اند؟! پر واضح است که بر مبنای قوه قضائی ناعادل جمهوری اسلامی.

و اما نکته طنز این داستان آنجاست که اقتدارگرایان، اینگونه ازدواجها را با ازدواجهای درون سازمانی مجاهدین خلق مقایسه کرده،حال آنکه فراموش کرده اند اینگونه ازدواجهای درون سازمانی سنتی بس دیرین در بین روحانیت بوده که از دیرباز در بین آنها مرسوم میباشد.
وانگهی از اين دست ازدواجها را مي توان در ازدواج پسر احمدي نژاد با دختر رحیم مشايي و نمونه های فراوان دیگر نام برد.


منبع خبر:سایت تابناک

Category: | 1 Comment





تصاویر فوق مربوط به آئین غبارروبی ضریح ضوی میباشد.

اگر همان بودجه ای که حاکمیت خرج این گونه کارهای میکند، در جهت مرمت آثار باستانی قدم بر میداشت؛ امروز شاهد تخریب آثار باستانی منحصر به فرد، در جای جای کشور نبودیم.

منبع عکسها :شبکه خبر
سنگ نوشته هاي خط ميخي مربوط به دوهزار سال قبل در ايذه

سرستون كاخ داريوش در شوش مربوط به دوهزار وپانصد سال قبل
 
آبشارهای شوشتر متعلق به دوره ساسانی
 
نوشته های ساسانی

تخریب تخت جمشید به کمک عوامل گیاهی بی آزار!


و پذیرش یک واقعیت بسیار تلخ، و آن این است که هستند ایرانیانی که از فرهنگ حفظ و نگهداری آثار باستانی و کهن این مرز و بوم فرسنگها بدور هستند.

Category: | 3 Comments



پس از اعلام دستگیری اعضای شبکه جاسوسی وابسته به سپاه در کویت، سایتهای دولتی همانند رجانیوز مدعی شده اند که کشور‌های عربی به خصوص قطر و کویت و عربستان به رهبران جنبش سبز کمکهای مالی! ارسال میکنند.
این خبر در حالی منتشر میشود که رسانه‌های کویتی چند روز قبل، از شناسایی و دستگیری 14 عضو یک شبکه جاسوسی وابسته به سپاه در این کشور خبر داده‌اند.این مسئله برای رژیمی که خود را ام القرای جهان اسلام و مهد دیانت و سلامت اخلاقی میداند یک فضاحت بین المللی است.
لازم به ذکر است که سایتهای حامی دولت احمدی نژاد هیچگونه سند و مدرکی دال بر اثبات ادعای خود ارائه نداده و کما فی السابق منابع گمنامی را بعنوان منابع خبری خود معرفی میکنند که این مسئله صحت و سقم ادعای آنها را زیر سوال میبرد، زیرا در خبر خود اعلام کرده اند که "منابع رسانه اي از امارات خبر مي دهند تعدادي از قاچاقچيان حرفه اي لوازم بهداشتي- آرايشي در جريان انتخابات رياست جمهوري دهم با برقراری ارتباط با حلقه نزدیک به مهدی کروبی و میرحسین موسوی كمك‌هاي مالي کلانی را به آنها ارسال نموده اند."
حال این سوال پیش می آید که "منابع رسانه ای امارات" مگر اسم ندارند؟

خبر اعلام دستگیری اعضای شبکه جاسوسی وابسته به سپاه در کویت، در حالی منتشر میشود که ماه گذشته نیز، یک شبکه‌ی پولشویی در کشورهای عرب منطقه که گفته می‌شود برای سپاه پاسداران کار می‌کرد، از سوی کشورهای بحرین و کویت کشف و افشا شده است.
این شبکه پول شویی در بحرین و کویت، زیر نظر سپاه پاسداران به هدف دور زدن تحریم های مالی علیه ایران در برخی کشورهای منطقه فعالیت می کرد.



خبر اصلی در: وب‌سایت رجا‌نیوز


Category: | 2 Comments

مدتی است که  ایران شاهد رخدادهای بسیار ناگواری است.از تقلب در انتخابات گرفته تا ترور اساتید روشنفکر دانشگاه همچون دکتر معتمدی و شهید کردن دکتر علیمحمدی در دی ماه سال گذشته و همچنین اخراج و بازنشته کردن اجباری آنها.
ما شاهد کشته شدن جوانان این مرز و بوم در خیابانها و بازداشتگاهها بوده ایم.شاهد اعدامهای نا عادلانه، که جرم متهم آن تنها به دست داشتن یک تکه سنگ بوده است.شاهد تجاوز به دختران پاک و معصوم و سوزانده شدنشان بوده ایم.
کشور در لحظات بحرانی و سرنوشت سازی بسر میبرد.رد پاهائی از گسترش نفوذ انجمن حجتیه به چشم میخورد.سیاستهای اقتصادی کشور شاهد بی برنامگی و لجام گسیختگی بی سابقه ای میباشد که تاثیرات سوء آن متوجه تک تک ایرانیان در داخل کشور است.
نباید ساکت بود و فرصتهای طلائی را از دست داد.نباید به حرامیان و نامحرمان این آب و خاک اجازه نفس کشیدن داد.نباید به آنها این امید واهی را داد که مردم دلسرد شده اند و به کنج خانه هایشان خزیده اند.
فردا 15 اردیبهشت ؛ زمان برپائی نمایشگاه بین المللی کتاب است.سکوت ما باعث فربه شدن حرامیان میشود.سکوت ما باعث میشود تا در آینده ای نه چندان دور، حتی در کنج خانه هایمان هم تفتیش عقاید شویم.سکوت ما باعث میشود تا کشور عزیزمان ایران، در عرصه بین المللی از کمترین وجه مثبتی برخوردار باشد.

بیاییم در نمایشگاه کتاب با حضور پرشمار خود، بار دیگر اعتراض و نارضایتی خود را از وضع موجود به گوش حاکمیت برسانیم.بیاییم تا بار دیگر؛ همه در کنار هم و دست در دست هم بگوییم ما بیشماریم. 

ای ایرانی سکوت ما خیانت است به کشورمان و به فرزندانمان



درود بر مجید توکلی قهرمان که در زندان هم صدایش به بلندای صدای یک ملت بر فرق استبداد میکوبد.آنجا که میگوید "خود کلمه فصل الخطاب معنایی از دیکتاتوری است و اساساً نمی‌شود کسی اوامر را دیکته و دیگران تقریر نمایند و گفت دیکتاتوری نیست "

انقلاب 31 سال قبل مردم ایران نه برای "فصل الخطاب" بودن یک شخص که برای فصل الخطاب شدن رای یک ملت بود.پدران ما انقلاب نکردند که تاج برود و عمامه بیاید.پدران ما انقلاب نکردند که جوانانشان در زندان مورد تجاوز قرار گیرند و در خیابانها خون سرخشان بر زمین ریخته شود.پدران ما انقلاب نکردند که پاسخ سوال جوانشان گلوله و طناب اعدام و داغ و درفش باشد.پدران ما انقلاب نکردند تا فرزندانش با اتهامات مجعول و بر پایه مصادیق واهی و پوچ و بدون هیچگونه پشتوانه استنادی برای اثبات آن به زندان بروند.پدران ما انقلاب نکردند تا مزدوران در خیابانها به ضرب باتوم بر مردم حکومت کنند.پدران ما انقلاب نکردند که نان کارگر قطع شود و پول نفتش به لبنان و فلسطین و ونزوئلا و بولیوی و کومور داده شود.
پدران ما انقلاب نکردند که رای مان دزدیده شود.پدران ما انقلاب نکردند که مردم ایران  بی دلیل به حبس بروند و حتی از کمترین حقوق یک متهم یعنی دیدار با خانواده و ابتدايی ترين حقش که همانا داشتن وکيل است، محروم شوند.پدران ما انقلاب نکردند که تبعیض و نابرابری در تمام زمینه های مذهبی و قومی و سیاسی و جنسیتی ادامه داشته باشد.

اگر جناب خامنه ای از این کلمه "دیکتاتوری" خاطرشان مکدر شده ؛ پس بهتر است تن به خواست مردم بدهد و زمام امور را بدست مردم داده و به کنج خانه خود رفته و به عبادت و تحصیل معنویات برای آخرت خود مشغول شوند.

متن كامل دفاعيه تاريخي مجید توکلی را ميتوانيد در آدرس زير بخوانيد :
http://news.gooya.com/politics/archives/2010/05/104237.php

Category: | 3 Comments

آزادي...

در دامن اسارت مي زايد...


در زنجير رشد مي کند...


از ستم تغذيه مي کند...


با غصب بيدار مي شود…


های… 


اين سرنوشت آزادي است!

دکتر علی شریعتی

Category: | 3 Comments